یادداشت شماره13

ساخت وبلاگ
تا حالا احساس کردین نامرئی شدین؟

دو سه هفته ای میشه ارتباطم با بقیه به حداقل رسیده،حتی مثل قبل به مامانمم زنگ نمیزنم...دیر میرم کلاس ،ته کلاس تنهایی میشینم و تموم که شد تنهایی میام خوابگاه...حتی تنهایی غذا خوردن هم برام عادی شده،دیگه مثل قبل آزارم نمیده....آدم باید یکیو داشته باشه بشه مشکلاتشو بهش بگه...درسته خیلی وقتا کاریم از طرف مقابل بر نمیاد ولی خودت سبک میشی...فکر میکردم دارم همچین کسیو...وقتی فهمیدم نمیخواد گوش کنه اصن چی میگم بیخیالش شدم اصلا گوه تو هر چی رفاقته...تنهایی خیلی سخته...خیلی سخت میگذره...نمیدونم میتونم بهش عادت کنم...میدونم عواقب بدی داره اینطوری که خودمو از جامعه کشیدم کنار....ولی تنهایی رو ترجیح میدم تا ...

یادداشت های یک دختر منوجانی...
ما را در سایت یادداشت های یک دختر منوجانی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2manoojan20f بازدید : 91 تاريخ : دوشنبه 8 خرداد 1396 ساعت: 2:28